جای بیوه های جنگ در مذاکرات صلح در کجاست؟
خبریال وېب پاڼه/ اکثریت خاموش از این پس صدا بلند می کنند، آنها از این پس به ترجمان ضرورت ندارند.
روز گذشته شماری از زنانی که اعضای خانواده، شوهران و فرزندان شان را در جنگ از دست داده اند در قندهار با راه اندازی تظاهراتی از طالبان خواستند به خشونت ها پایان دهند.
در این تظاهرات بیشتر زنان با چادری های آبی و کودکانی که اکثر شان بی سرپرست بودند و پدران شان را در جنگها از دست داده بودند روی جاده ها آمدند و کاسه ای لبریز شده از صبر شان را بیرون ریختند.
این تظاهرات جرقه ای از دید سیاسی و اجتماعی زنانی است که پس از سقوط رژیم طالبان و گسترش دامنه ای ظاهرا دموکراسی در افغانستان، از یادها بیرون رفته و به پرتگاه فراموشی سپرده شده بودند. این زنانی بودند که از هیچ نوع حمایت دولتی و نهادهای مددرسانی برخوردار نشده اند. این تظاهرات پس از سالها خاموشی و تحمل هزاران هزار درد و مشکل و بیچاره گی، می تواند گوشزدی باشد به کسانی که می خواهند در هر جا و گوشه ای برای بدست آوردن امتیازی نمایندگی این اکثریت خاموش را عهده دار شوند. شاید معنی این تظاهرات همین باشد که اکنون زمانی فرا رسیده که هر زن خود یک صدا است.
شاید این صداهای دردمند به دولت مردان افغان میگویند که صلح آمدنی نیست، اگر جای آنها در مذاکرات صلح خالی بماند.
نمیدانم چرا در این ویرانه فقط چند نفر است که باید در هر جای حضور بیابند، خانم صوفی و خانم گلابی و خانم صافی و خانم …..، خانم……، خانم….. و چند پروژه بگیر دیگر.
چرا باید در هر موضوع، در هر داد و ستد و در هر محلی باید این خانم صاحبان کرسی و امتیاز بگیرند،
نمیدانم چی وقت اولاد اینها گرسنه مانده و چی وقت هیولای جنگ هست و بود شان را بلعیده، چی وقت قربانی عملیات های نظامی و بمباردمان خارجی ها شده اند، چی وقت دختران و زنان شان از سوی طالبان شلاق خورده و بینی شان بریده و سنگسار شده اند. نمیدانم چی وقت روی بام خانه های شان عساکر خارجی ایست زده و لنگی متانت و عزت شوهران و برادران شان را به خاک مالیده و چی وقت طعم به شدت نفرت بار دست های خارجی ها را در هنگام تلاشی بدنی چشیده اند.
زنانی که شامل مذاکرات صلح اند، عملا از جنگ تغذیه می کنند، عملا خانواده های شان در تولید و تجارت مواد مخدر شامل اند، بررسی های نشان میدهد و گفته میشود که شمار از این ها در فساد اخلاقی و کشاندن زنان در منجلاب بدبختی ها دست دارند، عضو دستگاه های جاسوسی و مافیای قدرت و جنگ افغانستان اند.
دولت مردان افغان باید بدانند، زمانی که زیر نام حکومت همه شمول در زیر یک سقف کوچک فقط چند فرد یکجا می نشینید و روی امتیازات و بودیجه اختصاصی و شان و شکوه مقام تان جدل می کنید و بعد هم صلاح را بر این میدانید که چوکی ها را به بیکاره ها، غداران و حتی لوده های سیاسی گروپ های تان تقسیم کنید، بدانید که واکنش و پنداشت اجتماعی در این مورد طوریست که می گویند، همین ها با هم جور بیایند و بخورند مگر که ملت از عذاب شان نجات بیابند، مردم از همه ای تان خسته اند. مردم دوستتان ندارند، فقط دست شان زیر سنگ تان مانده و بس.
اما مسئله ای صلح و رایزنی در مورد صلح و مذاکرات یک بحث کاملا علیحده است، واکنش مردم در مورد صلح اینگونه نخواهد بود.
نباید زنانی که واقعا از جنگ آسیب دیده اند، بیوه شده اند، یتیم دار هستند، نان آور ندارند، اولاد خود را با دستهای خود به گور سپرده اند، از گفتگو های صلح کنار زده شوند.
دولتمردان افغان
اگر جای این زنان در گفتگو های صلح خالی بماند، صلح و مذاکره تان ناقص و بی فایده است.
سالهاست که زنان اطراف و دهات افغانستان از پول کمک شده جهان، از مساعدت های جهان و از هر امتیاز دیگری که جامعه بین المللی به افغانستان داده است، کنار زده شده اند، در انزوا مانده اند، حق و هر امتیاز دیگر اینها از سوی شماری به یغما رفته، لطفا صلح را به اینها واگذار کنید، از شمولیت اینها در صلح و مذاکرات دریغ نورزید، از هر کسی دیگر، این زنان بیشتر مستحق صلح و رایزنی برای صلح اند. اینها تصویر واقعی جنگ اند. اینها باید تصویر جنگ را در میز مذاکره نشان بدهند نه صوفی ها و صافی ها و اشراف زاده ها. از مجموع این بیوه ها و یتیم ها باید گروهی به دوحه فرستاده شود و مستقیما در مذاکرات شرکت کنند .
زنانی را که شما برای صلح و مذاکرات انتخاب کرده اید، اینها مستقیما برای امتیازات خودی با طالبان گفتگو میکنند .آنها حتی برای گفتن هم چیزی دارند که مطرح کنند. اینگونه زنان نه درد زنان دهات را دارند، نه حجم بدبختی آنها را می دانند و نه هم شعور زنان دهات را دارند. مذاکرات با شرکت زنان درد دیده و رنج کشیده به موفقیت خواهد رسید، نه افراد گلچین و گل بو. اینها نماینده زنان افغانستان نیستند، اینها نماینده من نیستند.
اسما څرګند
Comments are closed, but trackbacks and pingbacks are open.